اما این اوراق ایشان را از اشتباه بیرون میاورد، و اگر روزی به طبع رسید و منتشر شد شاید لحظهای ایشان را متوجه عذاب روحی انسان کند، چون این گروه به فکر چیزی که نیستند همان رنج و عذاب فکری و روحی آدمی است. ایشان تا به آن حد پیش رفتهاند که انسان را بدون احساس درد و رنج جسمانی میکشند اما سخن بر سر اینست که از درد و رنج روحی غافل ماندهاند. آخر درد جسمانی در برابر درد روحی و معنوی چیست؟ براستی قوانینی که اینان وضع کردهاند دهشتخیز و ترحمانگیز است!… روزی خواهد رسید که این یادداشتها، یعنی این آخرین محرم یک موجود بدبخت، در تنظیم و تدوین قوانین نو بکار آید، اما بشرط آنکه پس از مرگم باد آنها را در حیاط زندان پریشان نکند و به گل و کثافت نیالاید و یا زندانبان آنها را بجای شیشههای شکسته به پنجره نچسباند و باران آنها را نپوساند. گیرم که من آنچه در اینجا مینویسم روزی برای دیگران بکار آید، یا قاضیان را از صدور حکم اعدام باز دارد یا بیچارگان مجرم بیگناه را از این فلاکت و مصیبتی که من بدان گرفتارم نجات بخشد! خوب، این کار چه سودی دارد و برای من چه اهمیتی خواهد داشت؟ اصولاً وقتی سر مرا بریدند دیگر به حال من چه تفاوت میکند که سر کسان دیگری را نیز ببرند یا نبرند؟ آیا این خیال جنون آمیز از مغز من گذشته است که به فریاد دیگران برسم؟ آیا تلاش من برای واژگون کردن داری که خود بر بالای آن جان سپردهام صحیح است؟ من از شما میپرسم، آیا این کار برای من فایدهای دارد؟… چطور؟ آفتاب و بهار و دشت پر سبزه و گل و پرندگان که صبحدم از خواب بر میخیزند و ابرها و درختها و طبیعت و آزادی و حیات و همهٔ این مواهب، دیگر به من تعلق ندارند؟ ایوای! این منم که باید به نجاتم بکوشند؟… آیا راست است که دیگر نجات برای من میسر نیست و باید فردا و یا شاید هم امروز جان بسپارم؟ آیا چنین است؟ وای خدایا!… پسرم زنده است که سرم را به دیوار زندان بکوبم. چه فکر وحشتانگیزی!… دستهبندی شده در: channel Tagged: اعدام via WordPress https://ehsanchhry.wordpress.com/2017/06/10/%d8%a2%d8%ae%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%87%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d9%85%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%85%db%b1%db%b3/ Comments are closed.
|
سئوehsaider.ir Archives
March 2020
|