نمیدانم خواب بود یا رؤیا یا حقیقت، بههر حال اگر احساسی سریع و ناگهانی مرا بهموقع به خود نمیآورد و از آن رؤیای پرعجایب بیدارم نمیکرد از فرط وحشت دیوانه میشدم. چیزی نمانده بود به پشت بیفتم که ناگاه حس کردم حیوانی با شکم سرد و پاهای پشمآلودش روی پای برهنهٔ من راه میرود. دستهبندی شده در: channel Tagged: کتاب via WordPress https://ehsanchhry.wordpress.com/2017/07/10/%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%a2%d8%ae%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%87%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d9%85%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85-%d8%a8/ Comments are closed.
|
سئوehsaider.ir Archives
March 2020
|